ورزش

این وبلاگ جهت آشنایی شما ورزش دوستان با برخی از ورزش ها وکمی هم مزاح برای تفریح ساخته شده.امیدوارم که راضی باشید.

ورزش های سنتی

دوران ورزش های سنتی _ بومی و محلی به پایان رسیده است. آیا جذابیت های ورزش مدرن و رشته های اعجاب آور، گرد فراموشی روی ورزش های محلی و سنتی پاشیده است؟ ورزش های بومی و محلی كه روزگاری محل گردهمایی مردمان جهان بود، امروز در كدام بخش از ورزش المپیك و جهان گنجانده شده است. ورزش های اصیل قدیمی در المپیك جا باز كرده اند. از وزنه برداری گرفته تا كشتی، اسب سواری و تیراندازی با كمان. در شكل زیباترش ژیمناستیك و پرش و دو قرار دارد. اتفاقا سمبل ورزش های قدیمی یعنی دوی ماراتن سرآمد تمام رشته های ورزشی در المپیك است. اما رشته هایی كه در روستاها به شكل دوره گردی و سیرك انجام می شد دیگر به فراموشی سپرده شده است. كشتی چوخه، لوچو، بندبازی، گانیه، كمربندبازی و حتی كشتی باستانی امروزه چه می كنند. كمیته ورزش های بومی و محلی ما كجاست؟ و برای حفظ دستاوردهای فرهنگی این رشته ها چه كردیم. از دورترین نقطه جنوب كشور تا شمالی ترین آن دیگر هیچ كس به تماشای دوره گردهای ورزش های بومی و محلی نمی رود. انگاره های مردم عوض شده است و حالا فوتبال، اسكی، شنا، راگبی، بیسبال، گلف و تنیس آمده اند. به راستی چه تفاوت هایی بین ورزش های سنتی و بومی و محلی با ورزش های مدرن و نوین وجود دارد.

برخلاف ورزش های«مدرن»، یعنی رشته هایی كه به المپیك راه یافته اند و در تمام جهان رواج دارند، ورزش ها و بازی های سنتی معمولاً از عرصه محلی یا ملی خارج نمی شوند. این ورزش ها كه همانند موسیقی یا رقص های عامیانه، نشانه های هویت یك قوم هستند، جزو سنن فولكلور به شمار می روند. قرار دادن ورزش های سنتی در حوزه فولكلور، ممكن است نتایجی مثبت یا منفی، به بار آورد. ما با الصاق برچسب«سنتی» به برخی فعالیت های ورزشی، بدان ها خصوصیتی فرهنگی می بخشیم كه به حفظ آن ها كمك می كند. اما حیف خواهد بود اگر آن ها را به عجایب انسان شناختی یا موضوعات موزه ای تبدیل كنیم تا نظر مشتاقان و جهانگردان را جلب كند. باید چنین فعالیت هایی را همراه دیگر عادات جسمانی و در ضمن اوقات فراغت خود كاملاً زنده و حاضر نگاهداریم. یك اتفاق شگفت زمانه چنین مقدر ساخت كه ورزش های رایج در انگلیس دوران ملكه ویكتوریا، در سراسر دنیا گسترش یافت و همان طور كه بارون پی یر دو كوبرتن(۱۹۷۳- ۱۸۶۳) آرزو داشت، به نماد تجدد و پیشرفت بدل شد. پس از آن، این ورزش های«مدرن» جزو جدایی ناپذیر شیوه ای نو از زندگی اجتماعی شدند كه همان شیوه خواص هر جامعه است، شیوه ممتازانی كه اوقات فراغت كافی در اختیار دارند. در عوض ورزش ها و بازی های سنتی كم كم به عنوان باقی مانده هایی كهنه و نا هم زمان از جامعه عقب افتاده و رشد نیافته دوران پیش از صنعتی شدن به حساب آمدند. این روند كه در آغاز قرن بیستم در اروپا شروع شد، هم اكنون در كشورهای به اصطلاح جهان سوم نیز دارد اتفاق می افتد. این كشورها همان طور كه اشتغال خاطر جهان غرب به مسائل محیط زیست را چون تجملی می نگرند كه خود مجال پرداختن به آن را ندارند، به جای حفظ بازی ها و ورزش های سنتی، غالباً علاج ضعف تكنولوژی و حل مشكلات اقتصادی خود را در اولویت قرار می دهند. از سوی دیگر آن ها بیشتر مایل اند برای فتح مدال های آن ورزش هایی سرمایه گذاری كنند كه معروفیت جهانی برای شان به ارمغان می آورد. چنین حركت های مدرن سازی و ایجاد فرهنگ ورزشی از روی الگوی غرب، گاه ادامه استعمار تلقی شده اند. هنگامی كه از ورزش های سنتی سخن می گوییم، مراد ورزش هایی است كه پیش از گسترش ورزش های سازمان یافته مدرن در سطح جهان، وجود داشته اند. بعضی از این ورزش ها از فعالیت های جسمانی بشر سرچشمه گرفته اند.

بازی با توپ

بازی با توپ انواع متعددی دارد و بازیكنان در آن ها می توانند با دست، پا یا هر وسیله دیگر بازی كنند. اسامی انواع سنتی هندبال در اروپا از این قرار است: در جزیره گتلند در سوئد«پاركسپل» در استان فریزا در هلند«كاتسن»، در بلژیك و فرانسه«بال پلوت» در ایتالیا: «پالونه الاستیكو»، در بندر والنسیا در اسپانیا و در منطقه باسك«پلوتا». اغلب شكل های قدیمی و خشن فوتبال به غیر از بازی سنتی«كالچو فیورنتینو» در ایتالیا، از بین رفته اند. در بسیاری از كشورهای جنوب آسیا نوعی والیبال به نام «سپاك» رواج دارد كه نوعی«فوت- والی- بال» است و در آن بازیكنان با یك توپ سبك نئی بازی می كنند. پیش از كشف آمریكا به وسیله كریستف كلمب، بومیان این قاره، بازی های آیینی گوناگونی داشتند كه در آن ها بازیكنان یك توپ كائوچویی را با سر آرنج، كمرگاه یا پا به یكدیگر پاس می دادند. امروزه بیشتر این بازی ها ناپدید شده اند و تنها در نمایش هایی كه برای جهانگردان اجرا می شود، می توان آن ها را بازیافت. در برخی بازی ها، مثل انواع ایرلندی، استرالیایی و نیوزیلندی فوتبال، بازیكنان از دست و پا هر دو استفاده می كنند. در برخی دیگر یك وسیله مورد استفاده قرار می گیرد، مثل راكت كه در تنیس و در بازی فرانسوی«لانگ پوم» به كار می رود یا چوب دست های خمیده كه در نوعی گلف ویژه فرانسه و بلژیك به نام«كروس» مورد استفاده قرار می گیرد. نوعی بازی مشابه با بازی اخیر به نام«لاكروس» هنوز نزد سرخپوستان آمریكای شمالی مشاهده می شود. این بازی را نخستین فرانسویانی كه به این سرزمین گام نهادند، كروس نامیده بودند. در گونه ای توپ بازی به نام «تامبورن» در فرانسه و ایتالیا طبلی به همین اسم به كار می رود.

بازی با گوی و دوك

در این قبیل بازی ها، اجسام گرد و سنگینی به سمت یك هدف پرتاب یا غلتانده می شوند. هدف گاه عبارت از دوك هایی است كه باید سرنگون شوند. بازی«بوكه» ایتالیایی و«زو دو بول» فرانسوی، بیرون از سرزمین های اصلی خود نیز علاقه مندانی دارند. بازی«كلوش» كه در زمان اراسموس(۱۵۳۶-۱۴۶۹) و بروگل پدر(۱۵۶۹-۱۵۲۵) در اروپا رواج داشت، نمونه ای منحصر به فرد است. در این بازی بازیكنان به كمك یك چوبدست بلند و نسبتاً سر پهن، گوی بزرگی را از حلقه ای كه در زمین جای گرفته است می گذرانند. به جز بازی«گوی در چمن» كه از انگلیس به مستعمرات پیشین این كشور راه یافته است، انواع متعدد دیگری از این ورزش در انگلیس و كشورهای مركزی و جنوبی اروپا وجود دارد. گونه های تاریخی بسیاری از بولینگ ده دوكی مشهور آمریكایی شناخته شده است كه بعضی از آن ها مثل«كه گلن» در آلمان و در كشورهای هم جوار آن با قواعد كامل و به كمك وسایل پیشرفته بازی می شود. در چند نوع بازی با دوك كه در كارلی(فنلاند) مرسوم است، بازیكنان به جای گوی یك چوبدست را به سوی دوك ها پرتاب می كنند. در نوع دیگری به نام«پندل كه گلن» (آلمان)، بازیكن به جای گوی، چوبدستی را به طرف دوك هایی پرتاب می كند كه از طناب یا سیمی آویزان شده اند.
 
بازی های پرتابی

پرتاب چوبدست یا سنگ به دورترین نقطه ممكن یا به سوی یك هدف، عملی به قدمت تاریخ بشر است. امروزه این كار در مسابقات میدانی به صورت پرتاب نیزه، دیسك، چكش و وزنه معمول است. در نوعی از این ورزش به نام«وارپا» در سوئد، جسم پرتاب شونده یك دیسك نسبتاً سنگین است. اما در انواع سنتی بازی های پرتابی كه بین كودكان و بزرگسالان تمام دنیا معمول است، از دیسك های سبك تر، سكه های پول خرد و گاه سنگ استفاده می شود. پرتاب نیزه هنوز در نقاط بسیاری و به ویژه در آمریكا جنوبی، در تمرینات رزمی، شكار، تفریح و مسابقات ورزشی رایج است. سرخپوستان آمریكای شمالی نوعی بازی به نام«مار برفی» را احیا كرده اند كه شامل پرتاب یك نیزه كوتاه در مسیری است كه روی برف رسم می كنند. پرتاب چكش و چوبدست از بازی های سنتی در شمال اسكاتلند است. پرتاب چوبدست در پرتغال«ژوگودوپانكو» و در سوئد«استنگ استورت نینگ» نامیده می شود. درباره پرتاب سنگ باید گفت كه این بازی هنوز در جشن های روستائیان سوئیسی در كوه های آلپ رایج است. نوعی بازی كه در ایرلند«ردبالز» در هلند«كلوت شی تن»، و در فریزای شرقی(در آلمان) «بوسلن» یا«كلوت شی سن» نامیده می شود، نمونه ای از بازی های منطقه ای است كه علاقه روزافزونی را در سطح بین المللی برانگیخته است. در سال ۱۹۶۹ سه گروه از دوستداران این بازی، یك اتحادیه بین المللی گوی بازی تشكیل دادند.

تیراندازی

تیراندازی كه در تمام دنیا بازی شناخته شده ای است، امروزه به شكلی بسیار فنی اجرا می شود. تیراندازی به سوی پرندگان چوبی نصب شده بر یك دیرك بزرگ افقی، موضوع بسیاری از نقاشی ها و گراورهای متعلق به قرون وسطا و دوره رنسانس است. مسابقه هایی از این گونه هم اكنون نیز در منطقه فلاندر(بلژیك) بسیار متداول است. این بازی حتی در المپیك ۱۹۲۰ آنورس(بلژیك) یك رشته ورزشی شناخته شد. تیراندازی با كمان كه سامورایی ها و كاهنان مكتب ذن ژاپنی در آن مهارت بسیار داشتند، تنها یكی از انواع این هنر بسیار كهن است. قدمت بعضی از انجمن های كمانداران فلاماند به قرون ۱۴ و ۱۵ میلادی می رسد. این انجمن ها بی شك نخستین كلوپ های ورزشی اروپا بوده اند. مسابقات بسیار تماشایی تیراندازی با كمان «بالستری یری» نیز كه در شهر گوبیو در ایتالیا برگزار می شود، دارای سابقه طولانی تاریخی است. در حاشیه این مسابقات كه در آن شركت كنندگان بر سر تصاحب یك پرچم افتخار به نام«پالیو» رقابت می كنند، مراسم باشكوهی نیز جریان می یابد كه احیای راستین روزگاران گذشته است. پس از اختراع سلام آتشین، اغلب انجمن های تیراندازی، تیر و كمان خود را با این نوع سلاح عوض كردند. این انجمن ها كه هنوز در آلمان، اتریش و دانمارك فعالیت منظم دارند، عموماً و به طور اخص در مناطق روستایی، كلوپ های ساده مردانه باقی مانده اند.

بازی های رزمی

مبارزه شاید قدیمی ترین و جهانی ترین ورزش هاست. اما مبارزه های یونانی- رومی رایج در بازی های معاصر المپیك به رزم تن به تنی كه در روزگار باستان معمول بود هیچ شباهتی ندارد. اگر بخواهیم برای مبارزه های المپیك آن روزگار، نظیری در عصر خود بیابیم، می توانیم از«پهلوان»(نام كشتی معمول در تركیه) یا حتی جودو نام ببریم. در ژاپن«سومو» هنوز محبوب ترین ورزش ملی است. كشتی گیران قبیله«نوبا» در سودان شهرتی خاص دارند. با این وصف، كشتی آفریقایی به سرعت دارد نابود می شود و جای آن را ورزش هایی چون بوكس و كاراته می گیرد. در حال حاضر كوشش می شود تا مبارزات سنتی مختلف را در بطن یك فدراسیون بین المللی گردآورند. در اروپا دلاوران مبارزه«گلیما» از ایسلند و«لوشاقناریا» از جزایر قناری تاكنون در چند مسابقه بین المللی با یكدیگر روبه رو شده اند. از طرف دیگر نیز مبارزه های «بك هولد» اسكاتلندی، «گلیما»ی ایرلندی و«گوران» كه در ناحیه«برتانی» در فرانسه رایج است، از سال ۱۹۸۵ در بطن فدراسیون بین المللی مبارزات اقوام سلت متشكل شده اند. نیزه بازی سواره، ورزش محبوب شوالیه های قرون وسطا، پس از آن كه هانری دوم شاه فرانسه هنگام مسابقه با یكی از سرداران گارد خود زخم خطرناكی برداشت، رسماً در این كشور منسوخ شد. اما شكل هایی از این ورزش هنوز در نمایش های نظامی و بازی هایی مثل«كن تن» یا«ژوت ژیروندین» در فرانسه و بازی «فیشر اشتخق» در آلمان مشاهده می شود. هنرهای رزمی در تمام دنیا شناخته شده اند. برای كاستن از خطرهای این هنرها، گاه كوشش شده است تا آن ها را به آیین ها و تشریفاتی بیارایند. برای پرداختن به ورزش«كندو» ژاپنی و شمشیربازی، وجود لوازم ایمنی ضروری دانسته شده است و چنین ضرورتی در اساسنامه نخستین بازی های المپیك كه در سال ۱۹۸۶ در آتن برگزار شده، مورد تأیید قرار گرفت.

جنگ حیوانات

جنبه فجیع این بازی ها باعث منسوخ شدن آن ها در بیشتر كشورهای دنیا شده است. جنگ سگ ها- بولداگ های تربیت شده- با خرس یا گاو كه تا قرن ۱۷ میلادی در انگلیس بسیار مورد توجه بود، دیگر در عصر ما كه بدان عصر تمدن می گویند، منقرض شده است. اما جنگ خروس هنوز در آسیای جنوب شرقی، خصوصاً در اندونزی و فیلیپین و نیز در شمال فرانسه عمومیت دارد. در برخی كشورها كه چنین بازی هایی غیرقانونی اعلام شده است، كسانی مخفیانه به این كار اقدام می كنند. حیوانات هم چنین در مسابقات نسبتاً سالمی از قبیل پرواز كبوتر یا دوی سگ ها به رقابت وادار می شوند. حیواناتی كه در این مسابقات شركت داده می شوند اغلب به خوبی تعلیم دیده اند. گاه انسان ها در نبرد تن به تن خطرناكی با حیوانات روبه رو می شوند مثل: رودئو(سوار شدن بر گاو وحشی یا گرفتار كردن آن) در آمریكای شمالی گاو دوانی در فرانسه و اسپانیا، گاو بازی در فرانسه، مكزیك، پرتغال و اسپانیا.

 

نوشته شده در یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:,ساعت 23:25 توسط سحر| |

 

بازیهای محلی چند استان ایران

 

بازیهای محلی

بازی های محلی، بخشی از هر فرهنگ محسوب می شوند که متناسب با وضعیت اقلیمی و فرهنگی هر منطقه طراحی شده اند و همین هماهنگی و همراهی با جغرافیا و فرهنگ، رمز ماندگاری انها تاکنون بوده است. درست است که برخی بازی های محلی دربیشتر نقاط ایران مشاهده می شوند و حالتی کلی تر دارند اما بازی های بسیاری نیز وجود دارند که خاص هر منطقه بوده و در سایر نقاط کشور دیده نمی شوند. مطالعه و معرفی این بازی ها از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند هم به ما دانشی درخصوص داشته های فرهنگی مان بدهد و هم مهمتر از آن، فرصتی فراهم کند که با کسب آگاهی بتوانیم در زندگی امروز خود و کودکانمان از انها استفاده کنیم و از شادی و نشاطی که بخش جدایی ناپذیری از این بازی هاست بهره مند شویم. این مقاله به معرفی چند بازی محلی از 3 استان کشور می پردازد.

 

 

 

- بوشهر

 

در بوشهر قدیم این طور مرسوم بوده که پسران به هنگام شب و خسته از بازی های روزانه، در محل مخصوص بازی در محله جمع شده و به برخی بازی های شبانه می پرداخته اند. در اینجا شخصی که اول وارد کوچه می شده با خواندن اشعاری که گاه نیز آمیخته با هجو بوده دیگران را به خروج از خانه جهت بازی تشویق می کرده است. برخی از بازی های محلی منطقه، یادگار انگلیسی ها بوده و با اندکی تغییرات از انها وام گرفته شده ولی اکثر بازی های محلی بوشهر، قدمتی بسیار بیشتر دارند. برای نوبت شروع بازی و یارکشی نیز روش های بومی بسیاری وجود دارد که از جمله آنها می توان به روش های "تر و خشک"، "خدا زمین کردن" ، "پر و خالی گرفتن"،"چُرچُر گرفتن" و... اشاره کرد. چُرچُر گرفتن به این صورت انجام می شود که هر یک از بازیکنان نام مستعاری برای خود انتخاب کرده و به صورت دو به دو، دست در گردن هم انداخته و پیش سرگروه می روند و مثلا می گویند ماه می خواهی یا ستاره؟ و به همین شیوه، نفرات بین دو گروه تقسیم می شوند. یکی از قدیمی ترین بازی های بوشهر، بازی موسوم به "چوکیلی" است که از نام ابزار آن (چوب و کلید) گرفته شده است. کیلی یا کلید، چوب کوچکی است و چو یا چوب نیز تکه چوب بزرگتری را گویند. بازی مذکور به این شکل است که پس از یارگیری و تشکیل دو تیم و نیز تعیین تیم شروع کننده بازی، چاله ای به روی زمین می کنند که نام آن "گانه" است و بعد تیم شروع کننده به ترتیب، چوب موسوم به کیلی خود را روی گانه قرار داده و با چوب سعی می کند آن را به هوا پرت کند که هر فرد از تیم مقابل که بتواند آن را بگیرد دو نوبته می شود و می تواند پس از سوختن، یک بار دیگر نیز بازی کند. در نهایت و پس از طی مراحل مختلفی به شمارش فاصله چوب های رها شده تا محل "گانه" می پردازند و اندازه آن را تا حد نصاب تعیین شده در ابتدای بازی مقایسه می کنند و با هم به رقابت می پردازند. این بازی، قواعد زیاد و پیچیده ای دارد.

 

 

 

- فارس


در اینجا نگاهی به بازی های روستای "دوان" از روستای کازرون واقع در استان فارس می اندازیم. "دونه کِش" یکی از روش های یارگیری برای بازی های محلی است و شیوه انجام آن به این صورت است که سرگروه های هر گروه به اختیار خود از بین زوج هایی که تقریبا هم زور هستند یکی را برای خود انتخاب می کنند تا نوبت به ضعیف ترین ها برسد. فردی که در نهایت در هیچ کدام از یارکشی ها انتخاب نمی شود ضعیف ترین فرد مجموعه است. در اینجا این فرد جزء گروه قوی تر شده و یک فرد خیالی به نام "توکُمی" عضو تیم مقابل می شود که نوبت او را سرگروه بازی می کند. به این ترتیب، یارگیری انجام شده و قدرت گروه ها تقریبا برابر چیده می شود. بازی "انگور چه رنگ" از مشهورترین بازی های این منطقه است و روال آن به این صورت است که بازیکنان از بین خود، فردی را به نام میر انتخاب می کنند و او با راهنمایی مشاورش، نام یکی از انگورهای منطقه را انتخاب می کند. سپس افراد یک به یک سر کمربندی را که دست میر است در دست می گیرند و به سوال و جواب های او در خصوص انگور پاسخ می دهند. این روند تا جایی ادامه می یابد فردی بتواند نام انگور را حدس بزند. این شخص، کمربند را از دست میر گرفته و هرکس از بازیکنان را که سر راه خود دید دنبال کرده و کتک می زند. این مراسم تا وقتی ادامه دارد که میر، عبارت "روه روه" را تکرار کند. از این پس، فرد مهاجم می بایست خود را به میر رسانده و کمربند را تحویل دهد که در راه بقیه به او حمله می کنند تا شلاق های خورده را تلافی کنند. فردی که شلاق را به دست بیاورد می تواند فرد مهاجم و بقیه را دنبال کرده و کتک بزند تا میر،کلمه خاص را دوباره اعلام کند.

 

بازیهای محلی

 

- اصفهان

 

در برخی روستاهای اصفهان، بازی ای به نام "کِلاه بَرَک" وجود دارد و شیوه انجام آن نیز به این صورت است که دایره بزرگی در وسط میدان رسم می کنند و یک گروه ده نفره داخل آن نشسته و گروه ده نفره دیگری، خارج دایره و دور آن می چرخند تا در فرصتی مناسب بتوانند کلاه یکی از افراد داخل را برداشته و فرار کنند. سپس کلاه را پنهان از چشم اعضای تیم مقابل در بین خود به گونه ای رد و بدل می کنند که معلوم نشود دست کیست. سپس به محل تعیین شده برای انداختن کلاه دویده و تیم مقابل نیز دنبالشان می کند و اگر بتواند کلاه را بگیرد برنده است و در غیر این صورت، چنانچه کلاه به زمین افتاده و خاکی شود آن تیم بازنده محسوب می شود.این کار را تا 5 بار تکرار کرده و امتیازبندی می کنند.

 

 

 

 

همان طور که گفته شد بازی ها برگرفته از فضای فرهنگی و جغرافیایی خود هستند و بنابراین هر منطقه ای ارزش ها و آن دسته از مهارت ها را از طریق بازی در اعضای خود تقویت می کند که لازمه زندگی در آن منطقه است. به قول عده ای علت وجود خشونت در بازی های محلی برخی مناطق نیز همین مسئله آب و هوا و محیط زیست خشن آنهاست. روی هم رفته، بازی های محلی، تنوع بسیار داشته و هر کدام در زمان های مختلفی از شبانه روز و نیز ایام سال انجام می شوند، به جنسیت خاصی تعلق دارند و نیز حالت های مختلف انفرادی و گروهی را شامل می شوند. بازی های محلی، بخشی از سرمایه های فرهنگی ما هستند که علی رغم تنوع بسیار چشمگیرشان امروزه در بسیاری از مناطق کشور در حال فراموشی و نابودی هستند. این مسئله یکی از عللی است که پرداختن به آنها را به عنوان یک موضوع، ضروری می سازد.

 

نوشته شده در یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:,ساعت 21:26 توسط سحر| |

بازی های بومی و محلی فقط تفریح و سرگرمی نیست!
 

اخبار داخلی -غلامرضا جعفری، رییس فدراسیون ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی در گفت و گو با رادنیوز، از توسعه فعالیت های این فدراسیون ورزشی خبر داد.
 به گزارش رادنیوز، غلامرضا جعفری، رییس فدراسیون ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی، با اشاره به این نکته که بازی های بومی و محلی فقط تفریح و سرگرمی نیستند و از طریق ترویج و تبلیغ این بازی ها می توان حتی میراث فرهنگی یک ملت را به نسل های بعدی و جوامع بشری مختلف معرفی کرد، گفت: ما در فدراسیون ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی به طور همزمان دو رویکرد داریم. یکی این که ورزش های کلاسیک مانند دوومیدانی و ... که با زندگی و کار روستاییان گره خورده را مدنظر قرار بدهیم و دیگری هم بحث توجه به بازی های بومی و محلی ایران در هر منطقه است. البته در مسابقات و جشنواره هایی که با حضور روستاییان عزیز برگزار می شود، قطعا رشته های محبوب و جوان پسند مثل والیبال و فوتبال که مورد توجه روستاییان عزیز است، کنار بازی های بومی و محلی و به منظور ایجاد جذابیت مدنظر قرار می گیرند.
 جعفری افزود: ما در این فدراسیون با جامعه مولد کشور که روستاییان عزیز هستند، سروکار داریم وباید نگاه مان به گونه ای باشد که در بخش تربیت نیروی انسانی متعهد موفق باشیم. ترویج و احیای ورزش های سنتی، برگزاری جشنواره های فرهنگی، ورزشی و افزایش میل و رغبت جامعه روستایی کشور به انجام فعالیت های ورزشی از دیگر اهداف ماست که سعی می کنیم با همکاری ارگان ها و نهادهای مختلف به اهداف مان برسیم.
 رییس فدراسیون ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی ادامه داد: یکی از این ارگان ها سازمان بسیج ورزشکاران است که می تواند در ترویج ورزش های سنتی و تربیت نیروی انسانی متعهد به فدراسیون ما کمک کند. به همین دلیل بنده روز گذشته دیداری با برادرمان آذرنوش، رییس جدید سازمان بسیج ورزشکاران داشتم که به اتفاق ایشان به بررسی راهکارهای همکاری مشترک سازمان بسیج ورزشکاران و فدراسیون ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی پرداختیم و به امید خدا در آینده ای نزدیک با همکاری این عزیزان اقدام به برگزاری جشنواره های فرهنگی و وررزشی خواهیم کرد.


بازی های محلی

۱- قیش بازی ( بازی با کمربند ): دراین بازی ابتدا دو تیم تشکیل می شد تیم های چهار نفره یا پنج نفره بسته به بزرگی دایره می توان تعداد بیشتری را بازی داد. فرض دو تیم 5نفره تشکیل می شد. سپس هر ده نفر قیش (کمربند) خود را باز می کردند و با یک سکه شیر یا خط می کردند .تیم بازنده در شیر و خط داخل دایره (گود) قرار می گرفت دایره دور تا دور 5نفر داخل می کشیدند و 5 نفر بیرون دایره قرا می گرفتند این پنج نفر در نقاط مختلف دایره می ماندند و روی خط با پاهای باز می ماندند و کمربند را بین دو پای خود در حالی که قسمت سگک روی خط و قسمت دیگر به سمت مرکز دایره قرار می گرفت و هر کدام به شدت از این کمربند ها مراقبت می کردند 5 نفر بیرون دایره با کمربن خود مثل شلاق به پای 5 نفر روی خط داخل دایره می زدند تا آنه مجبور شوند پای خود را بردارند و کمربند را از داخل دو پای نفر روی خط بقاپند(بربایند).از طرفی اگر نفرات داخل دایره می توانستند ضمن محافظت از خود و جا خالی دادن در موقع قاپیدن دست یا پای نفر بیرون دایره را می گرفتند و او را به سمت داخل دایره می کشیدن برنده می شدند.نفرات بیرون دایره نیز باید تلاش می کردند ضمن شلاق زدن به پاهای تیم حریف هر 5 کمربند را خارج کنند و اگر موفق به این کار می شدندباز دور بعد بازی آنها همچنان بیرون دایره می ماندن و شلاق می زدند و اگر حتی یکی از آنها در چنگال نفرات داخل دایره قرار می گرفتند باید جای خود را با آنها عوض می کردند.و این به مهارت فرد روی خط بستگی داشت که ضمن مراقبت از خود در مقابل شلاق و جای خالی دادن دست یا پای طرف بیرون دایره را موقع قاپیدن می گرفت و به داخل دایره می برد.در آخر بازی ادیدن پاهای برشته بازیکنان خالی از لطف نیست.ولی این بازی ضمن هیجان و جنب جوش و دکاوت بالا و خنده دار بودن خطراتی نیز داشت که باید مراقب بود و از زدن ضربات خطرناک و قصد دار باید جلوگیری کرد.

۲- هفتکش (کریکت)

۳- آغوز بازی ( گردو بازی )این بازی یکی از بازیهای مشهور و معروف منطقه بود که در مقیاس بزرگ و در هر منطقه از رحمت آباد و جای جای شیرکوه انجام می شد.و انجام آن از هیجان و حساسیت بالایی برخوردار بود. و بچه ها هنگام بازی سرو صدای زیادی می کردند.شرح بازی: در ابتدا بسته به تعداد نفرات بازی که بیشتر چهار ،پنج،شش بیشترویا کمتر بودند نفری یک یا بنا به توافق، دو گردو در یک نقطه به ردیف قرار می دادندفرض کنیم تعداد نفرات بازی پنج نفر باشد تعداد پنج یا ده تا گردو به ردیف قرار می دادند که اصطلاحا به آن مال می گفتند و هر شخص برای خود یک گردوی خیلی گرد و درشت داشت که به آن تیره یا تیره مال می گفتند.و بهترین تیره تیره ای بود که هم درشت باشد و هم اگر از ارتفاع یک متری به روی اسفالت پرت می شد ارتفاع نمی گرفت و به سطح اسفالت می چسبید که در اصطلاح به این تیره ها دچک می گفتند.و پنج تیره پنج نفر در دست یکی قرار می گرفت و آن شخص تیره ها را در دو دستش تکان می داد تا خوب قاطی شوند و تقلب نشود و بعد آنها را با هم به روی زمین می انداختند و تیرهای که بیشترین فاصله را از بقیه تیره ها می گرفت اول وبه تناسب فاصله بقیه تیره ها از تیره اولی نفرات دوم سوم چهارم و پنجم مشخص می شد.و بعد نفر اول و بقیه افراد به ترتیب در پشت سر او رو به سمت مالها که قبلا روی زمین در فاصله حداقل دو متری یا بیشتر، از مالها قرار می گرفتند.و بعد نفر اول تیره خود را به سمت مالها با دقت پرت می کرد اگر تیره به یکی از مالها برخورد می کرد تمام گردوها مال او می شد و او آغوزها را جمع می کرد ولی تیره او باید سر جایش می ماند و بقیه نفرات باید تیره او را می زدند اگر نفر دوم تیره او را می زد نصف گردوها را از شخص اول می گرفت و بازی تمام میشد و دور تازه از اول شروع می شد در قسمت بالا اگر نفر اول تیره اش به آغوزها برخورد نمی کرد نوبت به نفر دوم و اگر مال او نیز برخورد نمی کرد نوبت به بقیه افراد به ترتیب می رسید.این بازی دردو نوع کنج کنجه و لشت نشا صورت می گرفت و افرادی چون متنجم وبرید و .....در این کار مهارت داشتند

۴- الک بازی ( بازی با چوب ) :این بازی با استفاده از دو چوب یکی بلند برای الک زدن مثل چوب هفت کش (بیس بای)و دیگری کوتاه به نام الک که دو تیم پس از یار کشی در نفرات سه یا چهار نفره ابتدا به( گلی زدن) می پرداختند یعنی هر فردی بیشتر توانست با چوب بلند بیشتر به الک ضربه بزند شبیه رو پا زدن در فوتبال سپس الک را روی یکچاله می گذاشتند و با چوب بلند به یک سر الک ضربه می زدند تا الک از زمین فاصله می گرفت با همان چوب ضربه سنگینی به الک میزدند تا فاصله افقی زیادی را در زمین بپیماید سپس از جایی که الک می افتاد دوباره بسته به تعداد گلی هایی که طرف زده بود به الک ضربه می زد در پایان مشخص میشد که کدام تیم مسافت بیشتری را کسب کرده و ما به تفاوت فاصله دو تیم را تیمی که فاصله کمتری کسب کرده بود باید با صدای بلند بدون نفس کشیدن می دوید (حله بله لو لو)و هرجا که نفس بریده می شد آن شخص بازنده بود و باید فاصله باقیمانده را با کول کردن نفرات تیم برنده طی می کرد.و بعر راند بعدی مسابقه شروع می شد.البته بازی ما خوب نبود به قول فوتبالیها توپ جمع کن (الک جمع کن) بودیم.

شرح بازی :حامد سفیدی

۵-کشتی گیله مردی :ورزش کشتی گیله مردی در هر مکان و زمانی صورت می گرفت هم در زمینهای اطراف محل،هم در خانه ها و هرجایی که گروهی جمع می شدند این کشتی انجام می شد. کشتی در دو شکل با مشت و دوستانه انجام می شد که در نوع با مشت ابتدا دو حریف به شاخ و شانه کشیدن برای هم می پرداختند و از روبرو به چشمان هم زل می زدند و مشتی رو به حریف و مشت دیگر را مرتب تکان می دادند و با آن در فرصت مقتضی به تمام بدن حریف می کوفتند و بعد با هم سرشاخ می شدند و هر زمان که هر قسمت بدن حریف به زمین برخورد می کرد بازنده می شد.در نوع دوستانه فقط با هم سر شاخ می شدند و با انواع فن ها حریفی که زودتر به زمین برخورد می کرد بازنده می شد  

۶- هفتخلات : این بازی یکی از بازیهای محبوب خانمها بودکه گاه آقایان نیز به آن می پرداختند.ولی باز این بازی امروزه به فراموشی سپرده شده در صورتی که بازی انرزیک محسوب می شود. در این بازی دو تیم یا گروه داریم یار کشی در دو گروه چهار یا پنج تیمی و بیشتر صورت می گیرد سپس از تیکه های کوزه های شکسته قدیمی و یا سفالهای قدیمی هفت عدد جمع آوری می نمایند البته در بیست سال قبل از این کوزه ها زیاد بود و امروزه اثر چندانی از آنها نیست به این تیکه های کوزه شکسته خلات می گفتند .بعد هفت عدد از آنها را روی هم می گذاشتند و بعد به شیر و خط سکه می پرداختند و اگر سکه ای در کار نبود یک تیکه خلات صاف و تخت را بر می داشتند و یک طرفش را خیس می کردند و هرتیم یک طرف خلات را انتخاب می کردند بعد خلات را به هوا پرت می کردند .اگر طرفی که هر تیم انتخاب می کرد رو به بالا قرار می گرفت آن تیم برنده می شد (تیمa) و بعد تیم برنده (a)سه متری یا چهار متری هفت خلات قرار می گرفت تقریبا شبیه لحظه ضربات پنالتی وسط بازی فوتبال و همه بازی کنان پشت توپ می ماندن بعد یکی از بازیکنان تیم برنده شیر یا خط (a)توپ پلاستیکی را با قل دادن به طرف خلاتها پرت می کرد.و اگر خلاتها می افتاد اعضای آن تیم(a) متفرق می شدند و اعضای تیم دیگر (b)باید با هم کاری هم به بازیکنان تیم مقابل(a) حمله می کردند و توپ را به بدن آنها می زدند در زمانی که تیم (b) به طرف یکی از بازیکنان تیم (a) حمله می کردند تا توپ را به او بزنند بقیه افراد تیم (a) فرصت دارند خلاتهای ریخته را دوباره روی هم بذارند و اگر موفق به این کار می شدند تیمشان برنده می شد و بازی دوباره شروع می شد ولی عملا این کار سخت بو د و اعضای تیم (b) با پاسگاری دستی توپ را بهم می رساندن و مانع از قرار گرفتن راحت خلاته روی هم می شدند و چه بسا پیش می آمد بازیکنان تیم (a)موقع مرتب کردن شکار می شدند و یا هول می کردند و خلاتها را بیشتر می ریختند و کارشان سختر می شد.و گاهی نیز به علت چابکی پیروز می شدند و اعضای تیم برنده بنا به توافق دو تیم در اول بازی جایزه شان را می گرفتند.

                   

  کنداسر بازی:

 بچه های محل پس از هر بار مصرف نوشابه های شیشه ای قدیمی که کانادا یا پپسی نامیده می شد درب حلبی بطری را جمع آوری می کردند.ابتدا لبه های درب حلبی که به کنداسر معروف بود(سر نوشابه کانادا) توسط سنگ به سمت داخل کوبیده می شد تا صاف و تخت گردد.سپس به تعداد 20 الی 30 عدد کنداسر از طرف هر بازیگر بعنوان مال به رویت دیگر بازیگران می رسید .سپس هر بازیگر مثلا اگر ده بازیگر بودن ده کنداسر را روی هم می گذاشتن بع یکی از بازیگران با یک سنگ صاف و تخت پههن ضربه ای روی کنداسر وارد میکرد اگر با ضربه سمت داخلی کنداسر که یک پوشش پلاستیکی سفید رنگ داشت به سمت بالا رو به بازیگر قرار می گرفت آن کنداسر مال او می شد و بقیه بازیگرا به ترتیب به بقیه کنداسر های ریخته شده روی زمین که هنوز بر نگشته بودن ضربه وارد می کردند و اگر موفق میشدن آن را برگردانند مال خود می کردنند.ترتیب انتخاب بازیگران برای ضربه زدن در طول بازی چرخشی بود.تا به همه ضربه زدن اولیه و در طول بازی برسد.همچنین از کنداسر های اضافی چرخ ماشین که بدنه سیمی داشت درست می کردند.  

       کبریت بازی :

 در این بازی یک بسته کبریت پر انتخاب می شد و در تعدا دلخواه از افراد انجام می شد.بسته به اینکه بعد از پرتاب کبریت بر روی یک سطح صاف کبریت بر کدام سطح قاعده قرار گیرد به فرد امتیاز تعلق می گرفت.اگر کبریت پرتاب شده (مثل منچ بازی) روی قاعده بزرگ قسمت آغشته به گوگرد قرار می گرفت امتیاز یک و اگر روی قاعدت کوچک کشوی کبریت به طور عمود قرار می گرفت امتیاز 2 و اگر کبریت می افتاد هیچ امتیازی تعلق نمی گرفت.و هر فردی که زودتر 21 امتیاز کسب می کرد برنده محسوب می شد.تعداد پرتابه برابر انجام می گردید.  

رینگ بازی:

 در این بازی پس از اینکه چرخ دوچرخه غیر قابل استفاده می شد و لاستیکش پاره می شد از رینگ فلزی طوقه دار دوچرخه (معمولا دو چرخه مدل 28)استفاده می شد.به این صورت که یک سیم کلفت را به شکل ملاقه در می آوردند و دسته سیم را با چیزی برای جلوگیری از آسیب دست می پوشاندند. (شبیه ستارگان دب اکبر) بعد در گروههای چند نفره هر شخص با سیم خود پشت رینگ دوچرخه در خط شروع قرار می گرفتن .با شروع مسابقه هر شخصی با دسته سیمی که سرش به شکل حرف یو انگلیسی بود رینگ را به جلو هدایت می کرد.و هر رینگی که به زمین میخورد بازنده می شد و هرکس رینگش را مسیر طولانی تر و با سرعت بالاتر می راند برنده مسابقه می شد.

برف بازی :

برف بازی: این بازی به شکل گروهی انجام میشد در دو گروه مساوی .ابتدا یار کشی و انتخاب هم بازی از سوی کاپیتان ها.سپس دو گروه در یک فاصله 20 متری از هم قرار می گرفتند .سپس یک وقفه کوتاه مدت برای درست کردن گلوله های برفی در نظر گرفته می شد.پس از پایان زمان دستور حمله صادر می شد.و هر تیم گلوله های بیشتری به حریف می زد امتیاز بیشتری می گرفت.در لحظه حمله دیگر مسافت مهم نبود و زدن گلوله برفی به سر حریف امتیاز بیشتری داشت.این بازی از بازیهای خطرناک محلی بود چرا که اولا بیشتر ضربه ها به سر وارد می شد ثانیا گلوله های برفی با شکل رایج برف بازی در دیگر نقاط کشور فرق داشت در اینجا گلوله ها در درون دو دست حسابی فشرده می شد و حتی بعضی از بازیگران گلوله را در آب سرد قرار می دادند و می فشردند و بعد با آن ضربه می زدند.و هر تیمی طرف مقابل را تسلیم می کرد برنده می شد.بعضی اوقات فرد تسلیم شده را در داخل برف می غلتاندن و لباس زیر و کلاهش را پر از برف می کردند.خوشبختانه این بازی با وجود خطرناک بودنش حادثه بدی نداشته ول بسیار لذت بخش بود.در پایان پیشنهاد می گردد در صورت انجام این بازی از برف نرم و بدون فشردن استفاده نمایید.

بازیهای دیگری نیز وجود دارن که حتی امروزه نامی از آنها برده نمی شود در آینده نزدیک تایپ می گردند ازجمله 1- مثل مثال خشت 2-آغوز بازی از نوع کنج کنجه ۳گل پوچ ۴-تیره بازی ۵-پول بازی ۶ چال چاله ۷-تفنگ بازی ۸-شاشی(سر خوردن در سرازیریها) ۹-برف بازی(برف فشرده در داخل آب)

نوشته شده در چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:,ساعت 22:55 توسط سحر| |


Design By : Susa Theme